فکر میکنید وقتی عبارتی مثل «Apple» را جستوجو میکنید، گوگل از کجا میفهمد که منظور شما میوه سیب است یا برند اپل یا فروشگاهی برای خرید محصولات اپل؟ یا مثلاً وقتی سرچ میکنید «سیری» منظورتان دستیار صوتی اپل است یا جزیره سیری که در خلیج فارس قرار دارد؟
گوگل که علم غیب یا توانایی ذهنخوانی ندارد! موتورهای جستوجو از جمله گوگل این دقت و هوشمندی در پیدا کردن مرتبطترین نتایج را مدیون سرنخی به نام انتیتی (Entity) هستند.
انتیتیها، موجودیتهایی هستند که به موتورهای جستوجو کمک میکنند تا مفهوم و معنای واقعی کلمات و عبارات کلیدی را درک کند.
حالا این انتیتی چیست؟
در این مقاله از لیموهاست به بررسی کامل مفهوم انتیتی در سئو میپردازیم؛ طوری که هیچ نقطه ابهامی برایتان باقی نماند:) اگر آمادهاید برویم سر اصل مطلب.
انتیتی در سئو چیست؟
همه ما میدانیم که گوگل و سایر موتورهای جستوجو سعی میکنند نیت و هدف پشت جستوجوی یک عبارت را درک کنند و بهترین و مرتبطترین نتایج را برای آن لیست کنند.
اما مشکل اینجاست که یک عبارت جستوجو واحد و یکسان، میتواند برای افراد مختلف، معانی متفاوتی داشته باشد! مثلا اگر کسی کلمه “پیتزا” را جستوجو میکند، ممکن است بخواهد:
- دستور پخت پیتزا را یاد بگیرد
- نزدیکترین پیتزا فروشی به محل کارش را پیدا کند
- اطلاعاتی درباره تاریخچه پیتزا بخواند!
گوگل برای اینکه بتواند نیت کاربر را حدس بزند و نتایج مرتبطی را نمایش بدهد، به مواردی مثل سابقه جستوجوهای قبلی کاربر، موقعیت مکانی او و از همه مهمتر عبارتها و مفاهیم مرتبط با آن نگاه میکند.
نمیدانم چیزی از گذشته سئوی محتوا یادتان است یا نه؛ اگر یادتان نیست، قبلاً گوگل روی چگالی یا همان تعداد و نحوه توزیع کلمات کلیدی در متن حساس بود و سئوکارها فکر میکردند حتماً باید کیوردهای اصلی و فرعی با نسبت خاصی و در جاهای خاصی از متن بیاید تا گوگل از این طریق متوجه موضوع آن صفحه شود.
از وقتی که نمودار دانش یا همان knowledge graph گوگل روی کار آمد، سیستم و الگوریتمهای رتبهبندی آن (بهخصوص بعد از آپدیت الگوریتم مرغ مگسخوار و BERT) هم دستخوش تغییر شدند. چطور؟
دیگر صرفاً استفاده از کلمات کلیدی در یک صفحه، اولویت خزندههای گوگل نیست؛ این خزندهها باهوشتر شدهاند و برای فهمیدن موضوع یک صفحه، دنبال ارتباط معنایی و مفهومی عبارات کلیدی در یک صفحه هستند. چیزی که به آن انتیتی، موجودیت یا کانسپت میگوییم.
با استفاده از جستجوی معنایی (semantic search)، گوگل میتواند هدف پشت پرسشهای کاربر و زمینهای را که موجودیتها در آن ذکر شدهاند، درک کند.
برای مثال، اگر کلمه «موسس اپل» را جستوجو کنید، گوگل میداند که باید اطلاعاتی درباره استیو جابز نشانتان بدهد، حتی اگر به اسم دقیق آن اشاره نکرده باشید.
بیشتر بدانید…
گراف دانش گوگل مثل یک کتابخانه یا پایگاه داده بزرگ از اطلاعات (منظور از اطلاعات همان انتیتیهای مرتبط به هم و ویژگیهای آنهاست) است که به گوگل کمک میکند موجودیتهای مرتبط با یک جستوجو را تشخیص و مرتبطترین و دقیقترین نتیجه را نمایش دهد. مثلاً وقتی عبارت «آلبرت اینشتین کی بود» را جستوجو میکنید، گوگل در این پایگاه داده میگردد تا موجودیتهای مرتبطی مثل «فیزیکدان»، «نظریه نسبیت» و… را پیدا و اطلاعات مرتبط با آلبرت اینشتین را نشانتان بدهد. |
پس منظور از انتیتی چیست؟👇
Entity یا همان موجودیت زمینههای مرتبط و همخانواده (نه به آن معنایی که در ادبیات خواندیم) با کلمات کلیدی هستند که به گوگل در درک بهتر موضوع و مفهوم اصلی صفحه کمک میکند.
این موجودیتها یک «چیز» یا «مفهوم متمایز و کاملاً تعریفشده و قابل تشخیص» مثل نام شخص، مکان، سازمان، رویداد یا حتی مفاهیم انتزاعی مثل شادی، آزادی و… هستند که گوگل و سایر موتورهای جستوجو میتوانند آنها را درک کنند.
البته این به آن معنا نیست که گوگل بیخیال کلمات کلیدی شده و فقط به ارتباطات معنایی و مفهومی داخل یک محتوا توجه میکند؛ نه! کلمات کلیدی هنوز از دور خارج نشدهاند و جای خودشان را دارند.
اجازه دهید مثالی را با هم بررسی کنیم تا موضوع برایتان روشنتر شود.
⭐ محتوای مرتبط: سئو چیست؟ آموزش مبانی SEO به زبان خیلی ساده! |
مثالی از انتیتی
همان کلمه کلیدی «Apple» را در نظر بگیرد. همانطور که گفتیم این کلمه کلیدی حداقل دو معنا برای ما دارد؛ یکی برند اپل و دیگری میوه سیب و انتیتیهایی که در کنار این کلمه کلیدی به کار میرود تفاوت این دو و نیت کاربر از جستوجوی آن را مشخص میکند.
مثلاً اگر منظور ما برند اپل باشد، در محتوا هم باید از انتیتیهایی مثل «برند»، «شرکت»، «استیو جابز»، «بنیانگذار اپل»، «سیستمعامل» و… استفاده کنیم تا گوگل گیج نشود و موضوع اصلی را بفهمد. ولی اگر منظورمان میوه Apple باشد، آنوقت باید انتیتیهایی مثل «میوه»، «سیب»، «آبمیوه»، و… را به کار ببریم.
یک مثال دیگر هم ببینم؟
فرض کنید موضوع محتوا، «سفر ۷ روزه به دبی» است؛ انتیتیها یا مفاهیم مرتبط با این موضوع میتواند «تور»، «دبیمال»، «برج خلیفه» و.. باشد.
دیدید؟ یک کلمه کلیدی واحد میتواند انتیتی یا کانسپتهای متفاوتی داشته باشد و این انتیتیها هستند که درک معنا و مفهوم محتوا و دستهبندی و نمایش آنها در نتایج جستوجو را برای گوگل ممکن میکنند.
لب کلام اینکه:
در نگاه گوگل، انتیتیها قرائن و شواهدی هستند که به او کمک میکند تا دقیقا بفهمد که کاربر به دنبال چه چیزی است و نتیجهای را نشان دهد که بیشترین ارتباط را با هدف جستوجو دارد.
🧩وقت تمرین است…
برای اینکه مطمئن شوم مفهوم انتیتی خیلی خوب در ذهنتان جا افتاد، در قسمت نظرات انتیتیها مربوط با کلمه کلیدی «ترید چیست» را بنویسید. |
حدس میزنم همین الان سوالی ذهنتان را درگیر کرده؛ آن هم اینکه:
آیا انتیتیها همان کلمات کلیدی فرعی هستند؟
نه! انتیتی و کلمات کلیدی فرعی در ظاهر شبیه هستند، ولی در واقع تفاوتهایی با هم دارند.
کلمات کلیدی فرعی به عبارات و کلماتی میگوییم که با کلمه کلیدی اصلی، مرتبط و به نوعی کاملکننده و زیرمجموعه آن هستند. این کلمات، موضوعات جانبی مربوط به کیورد اصلی را پوشش میدهند و به اغنا و جامعیت محتوا کمک میکنند.
برای مثال، اگر کلمه کلیدی اصلی شما «بهترین سیستم گیمینگ» باشد، کلمات کلیدی فرعی میتوانند عبارتهایی مثل «بهترین سیستم گیمینگ ۲۰۲۴» یا «سیستم گیمینگ ارزان» و «سیستم گیمینگ تا ۱۰۰ میلیون» باشند.
ولی خب انتیتیها مفاهیمی متمایز و مستقل از سایر موجودیتها و کلمات کلیدی هستند که معمولاً به نامها، مکانها، اشیاء، یا مفاهیم خاصی اشاره دارند.
مثلاً، انتیتیهای کلمه کلیدی «سیستم گیمینگ» میتوانند موجودیتهایی مثل «سیستم»، «کامپیوتر»، «بازی»، «PC» و… باشند.
اینطور بگویم که کلمه کلیدی مثل یک پل ارتباطی است که مخاطب را به محتوای سایت شما وصل میکند، ولی انتیتیها مفاهیم و سرنخهایی هستند که محتوا را برای گوگل قابلفهم میکند.
⭐ محتوای مرتبط: کاملترین راهنمای تحقیق کلمات کلیدی (از زبان یک متخصص!) |
سوال بعدی:
انتیتیها چه نقشی در سئو سایت دارند؟
تا اینجا چندین بار بهصورت جستهگریخته درباره اهمیت استفاده از انتیتی برای بهبود سئو سایت صحبت کردیم. اگر بخواهیم بهصورت تیتروار مروری بر مهمترین مزایای انتیتی داشته باشیم، به این موارد میرسیم:
- کمک به درک بهتر مفاهیم و محتوای سایت توسط گوگل
- مساعدت در جستوجوی معنایی (Semantic Search)
- کمک به ایندکس شدن سریعتر صفحات
- بهبود رتبه شما در نتایج جستوجو
در ضمن انتیتیها به شما کمک میکنند در یک موضوع عمیقتر شوید و این روی تاپیکال آتوریتی هم تاثیر مثبتی دارد.
مقدماتی که لازم بود درباره مفهوم انتیتی در سئو بدانید را دانستید؛ حالا بیایید ببنیم در عمل از انتیتیها چطور باید استفاده کنیم؟
⭐ محتوای مرتبط: انواع کلمات کلیدی در سئو و تولید محتوا را بشناسید! |
چطور سئوی مبتنی بر انتیتی را اجرا کنیم؟
سئوی مبتنی بر انتیتی یعنی محتوا را نه فقط برای یک کلمه کلیدی خاص، بلکه برای انتیتی یا موجودیتهای این کیورد بهینهسازی کنید.
بهینهسازی محتواها بر اساس انتیتی کار عجیبغریب و سختی نیست. همین که محتوای باکیفیت و مفیدی (بر اساس اصل E-E-A-T) تولید و به گوگل کمک کنید محتواهای سایتتان را بهتر درک کند، شما را چند پله از رقبا جلو میاندازد. چطور؟
۱. علاوه بر کلمات کلیدی، از انتیتیها در محتوا استفاده کنید
اولین کاری که میتوانید انجام دهید، گنجاندن مفاهیم مرتبط با کلمات کلیدی در تمام قسمتهای یک محتوا (بهخصوص در عنوان و زیرعنوانها و پاراگرافهای ابتدایی محتوا) است.
مثلاً اگر محتوایی که مینویسید درباره «تدوین استراتژی سئو» است، حتماً مفاهیم مرتبطی مثل «گوگل»، «مارکتینگ»، «بازاریابی»، «رتبه»، «موتور جستوجو»، «محتوا»، «بهینهسازی» را هم در آن محتوا بگنجانید.
حالا این انتیتیها را چطور و از کجا باید پیدا کنید؟
برای زبان انگلیسی کلی ابزار مفید مثل topically.io وجود دارد که در چند ثانیه انتیتیهای مربوط به یک موضوع را تحویلتان میدهد؛ ولی خب برای زبان فارسی چندان کارایی ندارند؛ ولی میتوانید از هوش مصنوعی
📌💡 نکته ظریف
حواستان به وزن و تعداد دفعاتی که انتیتیها را در محتوا تکرار میکنید باشد! تکرار انتیتیها نشاندهنده میزان اهمیت آنها در محتواست؛ ولی اینطور هم نباشد که از آن طرف بوم بیفتید و با تکرار بیش از حد انتیتیها از موضوع اصلی دور شوید. تکرار انتیتیها هم درست مثل کلمات کلیدی باید الگویی طبیعی و منطقی داشته باشد. |
۲. از اسکیما برای ابهامزدایی استفاده کنید
کار دیگری که میتوانید برای ابهامزدایی و کمک به گوگل و درک بهتر محتوا انجام دهید، استفاده از دادههای ساختاریافته یا همان نشانهگذاری و گذاشتن کدهای اسکیما در کد HTML آن صفحه است.
اگر نمیدانید اسکیما چیست، در مقاله «کد اسکیما چیست و استفاده از آنها چه تاثیری در سئو سایت دارد؟» میتوانید سادهترین تعریف آن را بخوانید؛ ولی اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم، کدهای اسکیما یک جورایی زبان مخصوص گوگل است که به کمک آن میتواند موضوع و محتوای یک صفحه را درک و تفسیر کند.
در واقع گوگل مثل ما به محتوای یک صفحه نگاه نمیکند و درکی از زبان و الفبای ما آدمها ندارد! همین تکهکدها و نشانهگذاریها هستند که به او در فهم محتوای صفحات کمک میکند.
مثلاً اگر همین الان عبارت «قورمه سبزی» را در گوگل جستوجو کنید، تصویری شبیه به تصویر زیر را میبینید:
ولی نگاهی که گوگل به این محتواها دارد، مجموعهای از کدها و نشانهگذاریها و چیزی شبیه به این تصویر است:
خلاصه کلام اینکه اگر میخواهید گوگل محتوای شما را بهتر بفهمد و به آن در سرچهای مرتبطتری رتبه بدهد، از کدهای اسکیما غافل نشوید. خصوصاً از اسکیماهای «about» و «mentions».
به جز این دو اسکیما، میتوانید انتیتیها را با اسکیماهای مربوط به شخص، مکان یا سازمان هم نشانهگذاری کنید. مثلاً اگر نام یک سازمان (مثلاً شرکت مایکروسافت) در محتوا استفاده میکنید، میتوانید با اسکیمای Organization درک آن را برای گوگل راحتتر کنید.
ابزارهای مختلفی هم برای ساخت کدهای اسکیما وجود دارد که به نظر من کار کردن با ابزار MERKLE خیلی راحتتر از بقیه آنهاست.
این دو اصل مهمترین تکنیکهایی بودند که باید درباره سئو انتیتیمحور میدانستید. دیگر حرفی نمیماند جز:
خداحافظی و حرفهای پایانی
گوگل همه هموغمش رساندن نتایج دقیقتر و مرتبطتر به کاربران است و انتیتیها یکی از مهرههای اصلی او برای رسیدن به این هدف هستند.
پس بهتر است شما هم دل به دل گوگل بدهید و با پرداختن مفاهیم مرتبط یا همان انتیتیها در یک محتوا، شانستان را برای کسب رتبههای بهتر در نتایج جستوجو بالا ببرید.
امیدوارم که با خواندن این مقاله جواب سوالهایتان را درباره Entity و نحوه استفاده از آن گرفته باشید.
اگر سوالی دارید در قسمت کامنتها منتظرتان هستیم، اگر هم سوالی ندارید، پیشنهاد میکنم مقاله «تاپیکال اتوریتی (Topical Authority) چیست؟ یک راهنمای کامل برای همه» را هم بخوانید تا با یکی دیگر از بحثهای داغ این روزهای حوزه سئو آشنا شوید:)
دیدگاه ها
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را ثبت می کنید